اول شهریور ، روز تولد آقا جلیله
در سال 1342 پا به عرصه ی وجود گذاشت
که میدانست روزی او فرمانده گردانی خواهد شد ، که در تاریخ ایران اسلامی جاودانه شود
و یا او شهید خواهد شد
رفتار او از اول ورودش به صحنه ی اجتماع نشانگر غیرت و عزت نفس بزرگ او بود
بنا به تایید و اظهارات تمام اهل خانواده ،خویشان و آشنایان ، او با بچه های دیگر فرق داشت
بزرگ منشی،وقار ، دستگیری از ضعیفان و گذشت،در ذات اوبود.که بعدها درجبهه بیشتربروزکردوبه اوج رسید
اولین عزیمتش به جبهه در ماههای آغازین جنگ . در سن 17 سالگی با رها کردن میز درس، رفتنی بی بازگشت
برادر کوچکش تعریف میکرد :
گاهی که با جلیل کشتی میگرفتیم ، گرچه زورش از من بیشتر بود و با یک حرکت مرا زمین میزد
اما گاهی وقتها ،من هم او را زمین میزدم و کلی احساس قدرت میکردم ، بعدها فهمیدم ، جلیل برای
رعایت روحیه و حال من ، خودش کاری میکرده تا گاهی من هم موفق شوم او را زمین بزنم
آهی کشید و گفت : جلیل ، خیلی مرد بود
سن 18 سالگی
عضویت در گروههای چریکی و نیروهای دکتر چمران ، جنگهای نامنظم سال 1359-1361
سن 20 سالگی
ورود به حساسترین و خطرناک ترین یگان رزم ، واحد تخریب لشکر 21 امام رضا علیه السلام در سال 1362
جمله ای که بر سر در این واحد است : اولین اشتباه ، آخرین اشتباه است
آقا جلیل و همرزمش شهید زهانی ، در کنار تلی از مین های ضد خودرو
کافیست یک موج انفجار به آنها برسد ، انفجاری مهیب رخ خواهدداد
مسئول آموزش واحد تخریب -1362-1364
آقا جلیل ، مربی و فرمانده ای بود که هر آموزشی را اول خودش عمل میکرد، بعدا از نیروها میخواست
تنها مربی تئوری نبود
قرارگاه شهید وزین - مقر واحد تخریب - جنب کارخانه خانه سازی اهواز - تابستان 1363
ایلام - عملیات عاشورا - منطقه صالح آباد - میمک - خط مقدم - پاییز 1363
فدای لب تشنه ات
****************************************
توی جبهه دوستان همدیگر را به اسم کوچیک صدا میزدن ، مثلا برادر مصطفی برادر رضا و .....
اما وقار ، ابهت و جبروت این بزرگوار که همراه با تواضع ، معرفت و احترام همراه بود
همه او را آقا جلیل صدا میکردند
و یا بر سر زبانها بود : بچه های واحد تخریب ، بچه های گردان ادوات و ................
من میگفتم : به آقا جلیل نگید ، بچه ی واحد تخریب . بگید : مرد واحد تخریب
سن 22 سالگی
معاون واحد تخریب در سال 1363-1365 در کنار یار و همرزم دیرینش شهید رضا نظافت
سن 24 سالگی
فرمانده گردان غواصی یاسین - 1365-1366
این لباس ، که کفنش شد تا روز قیامت در محشر با اوست
فدای فرق شکافته ات که به مولایت علی علیه السلام اقتدا کردی
شهادت گوارایت ،ترکشهای برنده ی داغ و سوزان ،نوش جانت که بهشت سرایت شد . خوشبحالت جلیل
تیر ماه سال 1366 پایان یک زندگی چند ساله با کسب بهترین رتبه و مقام
این است پاداش صبر ،تحمل ،استقامت و تلاش در اطاعت خدا و دین داری
آیه ای که آقا جلیل در صحبتهاش میگفت :
فاستقم کما امرت .... در راه دین استقامت کنید. از لذتهای زودگذر دنیا بگذرید
*******************************************************************
رمضان ، ماه تمرین استقامت و دین داری، ماه مجاهدت ، با نفسانیات ،
سعادت ، شهادت در مجاهدت است
در این شب قدر ضمن التماس دعا و طلب عفو و بخشش ، بخواهید ما هم اهل استقامت و مجاهدت شویم